تصویر مراسم تعزیه

مسلمانانِ شیعه در نقاط مختلف جهان در عزاداری امام سوم‌شان رسوم و آیین‌های مختلفی دارند. یکی از این آیین‌ها که عموماً در ایران بالیده و رسمیت یافته، نمایش تعزیه است. اطلاق اصطلاح شبیه‌خوانی نیز برای این نمایش مرسوم است. در نمایش تعزیه است که موسیقی تعزیه نمود می‌یابد. هرچند نوحه‌خوانی بدون نمایش نیز با اینکه متأثر از آوازهای نمایش تعزیه است، ابعاد موسیقایی ویژه‌ی خود را نیز دارد. اجرای موسیقی با ساز در نمایشِ تعزیه نسبت به اجرای آن در نوحه‌خوانی و بدون نمایش، مقدم‌تر است و وجود آن به لحاظ فرمال بخش مهم و معنایافته‌ای محسوب می‌شود. در ادامه این مقاله به بررسی تاریخچه موسیقی تعزیه در ایران پرداخته خواهد شد.

«معنی لغوی تعزیه با معنی اصطلاحی ان تفاوت دارد. تعزیه در لغت به معنای سوگواری و عزاداری و برپاداشتن یادبود عزیزان در گذشته است». همچنین به معنی «اظهار همدردی، سوگواری و تسلیت است». لیکن در اصطلاح به نوعی نمایش مذهبی با آداب و رسوم و سنت‌های خاص اطلاق می‌شود و به خلاف معنی لغوی آن غم‌انگیز بودن شرط حتمی آن نیست و ممکن است گاهی خنده‌آور و شادی‌بخش نیز باشد. بانبراین همچنان که از معنی لغوی(تعزیه) برمی‌آید، در ابتدا حاوی وقایع تعزیت‌آمیز و گریه‌آور بود ولی با یافتن پایگاه جدید اجتماعی در تکیه دولت و با دست یافتن به یک پایه و زمینه نمایشی جدید به زودی از لحاظات خنده‌آور و نشاط‌انگیز آکنده شد. تعزیه برخلاف آنچه اغلب پنداشته می‌شود پدیده فرهنگی ساده یا مشخصی نیست که در مقطع تاریخی خاصی به ظهور رسیده باشد، بلکه تدریجا پس از سده‌ها به واسطه عوامل مختلف اجتماعی، مذهبی، فرهنگی، هنری و فلسفی پدید آمد. تاریخ دقیق پیدایش نمایش تعزیه معلوم نیست اما دو نکته مسلم است. اول اینکه تعزیه محصول یک تکامل تدریجی و طولانی است تا نتیجه الهام یک نبوغ خلاق و یک فرد معین. دوم اینکه آنچه تقریبا مسلم به نظر می‌رسد این است که نمایش تعزیه نتیجه تکامل سایر مراسم سوگواری مثل نوحه‌سرایی، روضه‌خوانی، شبیه‌سازی، شمایل‌گردانی، دسته‌گردانی نقالی و غیره است.

از سده ۱۶ میلادی گزارشات سیاحان اروپایی راجع به تعزیه آغاز می‌شود. از آغاز سده ۱۶ میلادی تشیع از طرف شاهان صفوی مذهب رسمی ایران اعلام شد. اعلام مذهب رسمی تشیع از طرف شاهان صفوی جهت یکپارچه کردن کشور در مقابل عثمانی‌ها و ازبک‌های پیرو تسنن بود. با این وجود کماکان اشارات خاصی از مراسم خاص تعزیه در دوران صفوی در سفرنامه‌ها و صفحات تاریخ به‌چشم نمی‌خورد و به شکل معمول، مرسوم و مدون برپانشده است. ۱۲۰ سال بعد در اواخر سلطنت زندیه تعزیه شکلی رسمی‌تر و مدون‌تر به خود میابدو نخستین پدیدارشکل تعزیه در سنت سوگواری مذهبی و از روابط ترکیبی عوامل عزاداری مانند نوحه‌خوانی، روضه‌خوانی، شبیه‌گردانی و… فراهم آمده است. با گذران از دوره زندیه، در اوائل قاجاریه به‌دلیل حمایت‌ شاهان و طبقه جدید مرفه بازرگانان و سیاسی دامنه‌دارتر شد و تقریبا شکل امروزی خود را گرفت. البته نضج‌گیری و تحول تعزیه و توجه بیشتر به جنبه دراماتیک و نمایشی آن در دوره قاجار، جدا از تداوم مراحل تکامل تعزیه و جدا از شرایط مناسب در دوره قاجار، می‌توانست حاصل تاثیرات اولیه فرهنگ و تئاترهای اروپایی نیز باشد.
صداهای جدید و پوشش شکیل و منظم و برقِ سازهای فلزی که مقارن با تغییرات چشمگیری که در رسته‌های نظامی و موسیقی آن دوران در حال وقوع بود، به چشم قاجاریان عاملی بود که می‌توانست آنان را متقاعد کند تا حتی فرهنگ سوگواری خود را به‌گونه‌ای اروپایی‌گرایانه‌تر تدوین کنند. در دوره‌ی قاجار در سیر مراحل تکاملی شکل مذهبی تعزیه در روستاها حفظ شد اما در شهرها و به خصوص تهران جنبه‌های ساده و نیمه تئاتری خود را رها کرد و از یک نمایش مصیبت ابتدایی به صورت نمایشی جدی تکامل یافت. موسیقی تشریفاتی که اغلب به متن تعزیه تعلق نداشت به عنوان عنصری نو به این رویه اضافه گشت. این موسیقی توسط دستجات مختلف موزیک نظام در حین سان و رژه پیرامون صحنه و سکوی نمایش قبل از تعزیه اجرا شده و آنچه نواخته می‌شده بیشتر در قالب مارش، پولکا و … بوده است. همچنین از دسته‌های مختلف نقاره‌خانه شاهی سوار بر شتر با گورگه‌های بزرگ و سورنا و کرنا و انواع طبل‌ها و شیپور‌ها می‌توان یاد کرد که مانند دستجات موزیک نظام بیشتر حالت تشریفاتی داشته است. البته گاهی در خلال صحنه‌های نمایش ممکن بود موزیک نقاره‌خانه و دستجات موزیک نظام، چیزهایی اجرا کنند اما به هرحال این دو دسته به متن اصلی تعزیه تعلق نداشت. حضور نقاره‌چی‌ها در کنار موزیک‌چی‌ها که سازهای فرنگی می‌نواختند در حاشیه تعزیه، حاوی دو نکته بود. اول اینکه، مقطعی که ازهر دو گروه در مراسم تعزیه و برخی مراسم رسمی دیگر استفاده می‌شد در واقع یک دوره گذار بود که هر دو دسته حضور داشتند. چندی بعد موزیکچی‌ها جای نقاره‌چی‌ها را در مراسم رسمی و… گرفتند. دوم اینکه، حضور این دسته در مراسم تعزیه-چنان که ذکر شد- هیچ ارتباطی به موسیقی تعزیه نداشته و دارای سابقه تاریخی هم نبوده است، بلکه به موضوع گرایش و تقویت جنبه‌های نمایشی و تشریفاتی تعزیه مربوط می‌شود که در دوره ناصرالدین‌شاه بی‌سابقه بوده است. توجه به تشریفات و تقویت یک‌جانبه جنبه‌های نمایشی تعزیه در همین دوره بوده است که باعث ایجاد عدم تعادل میان ارکان اصلی تعزیه شد.

جامع‌ترین مطالعاتی را که در خصوص «موسیقی تعزیه در ایران» صورت گرفته، استاد فقید دکتر محمدتقی مسعودیه (۱۳۷۷-۱۳۰۶ش) انجام داده و حاصل بخشی از پژوهش‌های ایشان در کتابی با عنوان «موسیقی تعزیه در ایران» منتشر شده است.

تصویر دکتر محمدتقی مسعودیه

استاد فقید دکتر محمدتقی مسعودیه (۱۳۷۷-۱۳۰۶ش)

نیمی از این کتاب به مباحث نظری در خصوص تاریخچه‌ی تعزیه، روند تکوین آن در محیط موسیقایی ایران و ارتباط تعزیه و موضوع اسطوره اختصاص یافته و نیم دیگر نیز آوانگاری یک برنامه‌ی کامل و چند بخشی تعزیه، و تجزیه و تحلیل موسیقایی آن است. مطالب بخش تاریخچه عموماً برگرفته از یافته‌های محمدتقی مسعودیه به همراه برخی اطلاعات تکمیلی است.

تصویر جلد کتاب موسیقی مذهبی ایران

تکامل تاریخی تعزیه:

۱- پس از واقعه‌ی کربلا، یزید بن معاویه به کارگردانان کربلا گفت می‌خواهم آنچه رخ داده را عیناً مشاهده کنم و آن واقعه را برای او به تمامی نمایش دادند. اگر چنین ماجرایی صحت داشته باشد، این نخستین نمایش تعزیه به حساب می‌آید.

۲- ادوارد براون (۱۹۲۶-۱۸۶۲م) با استناد به دو متن فارسی و آلمانی پیدایش تعزیه را به قرن چهارم هجری (قرن دهم میلادی) نسبت می‌دهد. او می‌نویسد: «اینطور که احمدبن ابوالفتح در اثرش با نام احسن‌القصص آورده تعزیه در بغداد و در سال ۹۶۳ م. به وسیله‌ی معزالدوله‌ی بویه مرسوم می‌شود». «در تاریخ ابن‌کثیر شامی آورده است که معزالدوله احمدبن بویه در بغداد در دهه‌ی اول محرم امر کرد تمامی بازارهای بغداد را بسته مردم سیاه عزا پوشیدند و به تعزیه‌ی سیدالشهدا پرداختند، چون این قاعده در بغداد رسم نبود لهذا علمای اهل سنت آن را بدعتی بزرگ دانستند و چون بر معزالدوله دستی نداشتند، چاره جز تسلیم نتوانستند. بعد از آن هر ساله تا انقراض دولت دیالمه شیعیان در ده روز اول محرم در جمیع بلاد رسم تعزیه به جا می‌آوردند و در بغداد تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقی برقرار بود.»ظاهراً آنچه از مطالب فوق در مورد تعزیه مستفاد می‌شود مراسم عزاداری دهه‌ی ماه محرم است و نه نمایش تعزیه. حتی آدام اولئاریس که مراسم سوگواری محرم سال ۱۰۴۷هجری قمری برابر با مه و ژوئن سال ۱۶۳۷ میلادی را در اردبیل از نزدیک دیده و چگونگی آن را بالنسبه مبسوط شرح می‌دهد، از نمایش تعزیه صحبت نمی‌کند.

تصویر ادوارد براون (1926 - 1862) ؛ شرق شناسِ بریتانیایی

ادوارد براون (۱۹۲۶ – ۱۸۶۲) ؛ شرق شناسِ بریتانیایی

۳- نخستین مأخذی که در آن علاوه بر مراسم معمول در دهه‌ی ماه محرم مثل روضه‌خوانی، سینه‌زنی و دسته‌گردانی از نمایش تعزیه نیز صحبت می‌شود به ویلیام فرانکلین تعلق دارد.

تصویر ویلیام فرانکلین

این جهانگرد اروپایی در سال ۱۷۸۶ میلادی برابر با سال ۱۲۰۰ هجری قمری در شیراز مجالس تعزیه‌ی «میانجی‌گری سفیر فرنگی در دربار یزید، آب فرات و عروسی قاسم جوان» را مشاهده کرده است. طبق توضیحات او تنها عروسی قاسم جوان می‌توانسته نمایش تعزیه به حساب بیاید. سال‌ها قبل از ویلیام فرانکلین به تعزیه‌ی آب فرات اشاره شده است. از جمله آنچه را پتروس بدیک در دوران سلطنت شاه صفی (۱۰۳۸-۱۰۵۲ ه.ق) در زمینه‌ی نمایش آب فرات نقل می‌کند به صد سال قبل از مطالب فرانکلین مربوط می‌شود. در اینجا مطالبی که در مورد تعزیه سیار عنوان شده مهم‌اند. بعدها جیمز موریه درباره‌ی نمایش تعزیه بطور دقیق توضیح می‌دهد. بد نیست یاداوری شود که ظاهراً موضوع نمایش تعزیه در بدو امر صرفاً شهادت امام حسین بوده است. بعدها موضوعات دیگری از جمله عروسی قاسم تدوین می‌شوند. بنابراین مراحل بدوی نمایش تعزیه را می توان تا دوران سلطنت شاه صفی دوم تعقیب کرد.تعزیه به شکل کنونی در دوره صفویه تکامل یافت. روایت است اول کسی که تأسیس شبیه تشبیه کربلا را نمود محمدباقر مجلسی (متوفی در اواخر دوره صفویه) بود».

۴- «نمایش تعزیه یا شبیه‌خوانی ابتدا در دوره‌ی سلسله‌ی زندیه (۱۲۰۹-۱۱۶۴ هجری قمری برابر با ۱۷۵۰-۱۷۹۴ میلادی) رواج یافته است: در زمان پادشاهی کریم‌خان زند سفیری از فرنگستان به ایران آمد و در خدمت آن پادشاه شرحی در تعریف تئاترهای حزن‌انگیز بیان کرد و کریم‌خان پس از شنیده گفته‌های او دستور داد تا صحنه‌هایی از وقایع کربلا و سرگذشت هفتاد و دو تن ساختند و از این حوادث غم انگیز مذهبی نمایش‌هایی ترتیب دادند که به تعزیه معروف شد». احتمالاً در ده سال اول سلطنت کریم‌خان زند نمایش تعزیه در دربار متداول بوده است».

۵- گروهی نیز معتقدند که در زمان فتح‌علیشاه روابط ایران با خارج به ویژه روسیه‌ی تزاری توسعه پیدا کرد و مأمورین و سران دولت ایران در روسیه پس از دیدن مجالس نمایش و تئاتر (و اپرا) بعد از مراجعت به ایران در صدد برآمدند که آن را در ایران به صورت نمایش مذهبی درآورند و از این زمان شبیه‌های واقعه‌ی کربلا را مخالف و مؤالف هر یک را برای اجرای نقشی مهیا ساخته نمایش مذهبی را معمول داشتند. به هر حال نمایش مذهبی از اوایل عهد قاجاریه در ایران رواج یافت».

۶- «نمایش‌های شبیه‌خوانی در دوره‌ی دیلمیان صامت بوده و شبیه‌خوانی ناطق به ظاهر در دوره‌ی ناصرالدین شاه در ایران معمول شد یا اگر قبلاً چیزی از آن قبیل بود در دوره سلطنت ناصرالدین شاه رونقی به سزا یافت. از دلایل اهمیت یافتن نمایش تعزیه در دوره‌ی قاجار به ویژه در دوره‌ی پنجاه ساله‌ی ناصرالدین شاه می‌توان این موارد را برشمرد: احداث حدود دویست تا سیصد تکیه، حسینیه و میدان برای اجرای تعزیه. از جمله مهترین آنها تکیه‌ی دولت است که در سال ۱۲۴۸ شمسی برابر با ۱۸۶۹ میلادی احداث شده بود. • ایده‌ی دراماتیزه‌کردن تدریجی مراسم مذهبی. نقش مؤثر خلاقیت فردی و اندیشیده در جریان تعزیه. ازدیاد مجالس تعزیه و تدوین تعزیه‌های مضحک و طنزآمیز. جمع‌آوری و تکمیل اشعار تعزیه و انطباق آنها با دستگاه‌ها، آوازها و گوشه‌های موسیقی سنتی ایران. احاطه‌ی جنبه‌های نمایشی تعزیه بر جنبه‌های مذهبی آن از یک سو و تجمل و شکوه از سوی دیگر.

بنابراین تاریخ دقیق پیدایش نمایش تعزیه مشخص نیست ولی آنچه تقریباً مسلم به نظر می‌رسد این است که نمایش تعزیه نتیجه‌ی تکامل سایر مراسم سوگواری مانند نوحه‌سرایی، روضهخوانی، شبیهسازی، شمایل‌گردانی، دسته‌گردانی، نقالی و غیره بوده است. بیشتر این مراسم نیز در دوره‌ی صفویه رواج می‌یابند.

تاریخچه‌ی نوحه‌سرایی:

نوحه‌سرایی یا نوحه‌خوانی، قدیمیترین مراسم سوگواری است که به دو دلیل قدمت آنت قابل استناد است: اول «…نخستین خبر رسمی درباره‌ی نوحه‌خوانی…از شخصی است بنام ابوحنیفه الدینوری که در سال ۸۹۵ میلادی فوت کرده و در کتابش بنام الاخبار‌الطوال از آن اسم برده است. و دوم «…از هنگام ظهور فرقه‌ی توابین و خروج مختار ثقفی که در سال ۶۴ هجری رخ داد گروه مردم به کربلا روی نموده و در آنجا نوحه‌گری و ماتم‌سرایی می‌نمودند.» قدیمی‌ترین مراسم سوگواری نوحه‌سرایی است که چهار سال پس از واقعه‌ی کربلا در کربلا برگزار می‌شد. نوحه خوانی، خود از وعظ و خطابت تکامل می‌یابد که پس از حادثه‌ی کربلا متداول بوده است. بلافاصه پس از آن واقعه پیروان تشیع هر سال در یابود آن سوگواری برپا می‌کنند. آنها مجبور بودند این مراسم را در خفا انجام دهند زیرا خلفای بنی‌امیه که دشمن حضرت علی و خاندان او بودند هرگونه مراسم عزاداری را به منزله‌ی تظاهراتی علیه حکومت خود تلقی می‌کردند. در جریان این مراسم عزاداری پنهانی، یکی از شرکت‌کنندگان واقعه را وعظ می‌کند. نوحه‌خوان‌ها حماسه‌های مذهبی را با اواز و بصورت پرسش و پاسخ ادا می‌کنند. این پرسش و پاسخ آوازی با اشارات دست همراه است. تعداد نوحه‌خوانان در بدو امر از دو یا سه نفر تجاوز نمی‌کند. با افزایش تدریجی نوحه‌خوان‌ها محوطه‌ی مسجد گنجایش ارائه‌ی مراسم آنها را ندارد پس محل ویژ ای بنام تکیه ساخته می شود. اگرچه در قرن اول هجری (هفتم میلادی) مراسم سوگواری در خفا برپا می‌شد ولی به تدریج در قرن دوم و سوم هجری (هشتم و نهم میلادی) دسته‌های عزاداری همراه با شخصیت‌هایی که در لباس مبدل، امامان و غیره را معرفی می‌کنند بوجود می‌آیند. مولوی راسم سوگواری شیعیان را در شهر حلب که به روز عاشورای نیمه‌ی دوم قرن هفتم هجری(سیزدهم میلادی) مربوط است اینگونه توصیف می‌کند:

روز عاشورا همه‌ی اهل حلب 

گرد آید مرد و زن جمعی عظیم 

ناله و نوحه کنند اندر بکا 

بشمرند آن ظلم‌ها و امتحان

نعره‌هاشان می‌رود در ویل و وشت

یک غریبی شاعری از ره رسید 

شهر را بگذاشت وآنسو رای کرد

پرس پرسان می‌شد اندر افتقاد

این رئیس زفت باشد که بمرد

نام او و القاب او شرحم دهید

چیست نام و پیشه و اوصاف او

مرثیه سازم که مرد شاعرم

آن یکی گفتش که هی دیوانه ای

روز عاشورا نمی‌دانی که هست

پیش مؤمن کی بود این غصه خوار

پیش مؤمن ماتم آن پاک روح

باب انطاکیه اندر تا به شب

ماتم آن خاندان دارد مقیم

شیعه عاشورا برای کربلا

کز یزید و شمر دید آن خاندان

پر همی گردد همه صحرا و دشت

روز عاشورا و آن افغان بدید

قصد جست و جوی آن هیهای کرد

چیست این غم بر که این ماتم فتاد

این چنین مجمع نباشد کار خرد

که غریبم من شما اهل ده اید

تا بگویم مرثیه ز الطاف او

تا از اینجا برگ و لالنگی برم

تو نه ای شیعه عدوی خانه‌ای

ماتم جانی که از قرنی به است

قدر عشق گوش عشق گوشوار

شهره‌تر باشد ز صد طوفان نوح

 

در مجموع مراسم عزاداری واقعه‌ی کربلا را می‌توان در سه شکل خلاصه کرد: روضه‌خوانی، دسته‌گردانی و شبیه‌خوانی.

ترکیب روضه‌خوانی با دسته‌گردانی که با نمایش‌هایی در مدخل مساجد و با لباس مبدل توأم بوده تئاتر مذهبی را تحقق می‌بخشد. یا اینکه «مبدأ پیدایش نمایشهای مذهبی ایران همانند درام قرون وسطی در اروپا اشعار پر شوری بوده که به صورت پرسش و پاسخ به عنوان قسمتی از مراسم سالانه‌ی مذهبی در رثا و به منظور تذکار مصائب خاندان علی و فرزندانش خوانده می‌شده است»/ «احتمال می‌رود که پرده‌برداری یا نقل مذهبی همراه با تصاویر نیز تکامل قبلی نمایش تعزیه را تشکیل دهد.»

به هر صورت از روضه‌خوانی خطابت به صدای بلند، دکلمه‌ی آواز و رسیتاسیون به تئاتر مذهبی انتقال می‌یابد. به همین دلیل معمولاً نمایش تعزیه با وعظ و خطابه‌ی روضه‌خوان شروع می‌شود. عنوان روضه‌خوانی یا روضه‌خوان اقتباس از کتب روضه الشهدا تألیف ملاحسین واعظ کاشفی (متوفی به سال ۹۱۰ هجری – ۱۵۰۴ میلادی) است: «روضه الشهدا نخستین کتابی است در مقاتل که به فارسی تصنیف شده. ذکر این مصائب اهل بیت آن کتاب را تلقی به قبول نموده و در رئوس منابر آن را قرائت می‌کردند بدین سبب گروه ذاکرین به روضه‌خوان موسوم شدند زیرا در منابر مصائب اهل بیت را از کتاب روضه‌الشهدا می‌خواندند. پس از چندی هر آن کس که مصائب اهل بیت را مذاکره می‌کرد روضه‌خوان نامیده شد. خواه از کتب روضه الشهدا قرائت کند و خواه از مقاتل دیگر».

مطالب ذکر شده در نظریه‌ی ویلهلم لیتن نتیجه‌گیری می‌شوند. او تلاش می‌کند تکامل نمایش تعزیه را بر مبنای سایر مراسم سوگواری واقعه‌ی کربلا در چند مرحله بطور سیستماتیک جمع‌بندی کند:

۱- مراسم سوگواری اهل بیت امام حسین که در واقعه‌ی کربلا حضور داشتند. این مراسم به صورت سینه‌زنی، کندن موهای بدن و خاک و خاکستر بر سر ریختن صورت می‌پذیرفته است.

۲- عزاداری دهه‌ی ماه محرم در مساجد در دوران صفویه که تشیع رسمیت می‌یابد.

۳- مراسم عزاداری قبل از شروع و بعد از اتمام سوگواری در مساجد دوران صفوی. این مراسم عبارتند از سینه‌زنی، زنجیرزنی و همچنین تشبیه درام‌وار وقایع کربلا.

۴- مراسم گسترده‌ی سوگواری یا ارائه‌ی درام‌وار وقایع کربلا توسط هیأت‌های عزاداری. قمه‌زنی از جمله رسوم سوگواری در این مرحله است.

۵- روضه‌خوانی

۶- تشبیه دراماتیک بخشی از وقایع کربلا. معمولاً این تشبیه دراماتیک در منازل افراد متمکن ارائه می‌شود. بعدها تمام وقایع کربلا بطور کامل به نمایش گذارده شده و نقش‌ها در نمایش مشخصاً تقسیم‌بندی می‌شوند. از این مرحله است که نمایش تعزیه تکامل می‌یابد.

منازعه در روز عاشورا بین دسته‌های هیأت‌های مختلف که گاهی به قتل دسته‌گردانان منجر می‌شود تقلیدی ناخوداگاهانه از حوادث کربلاست. در اصل این منازعه نباید به معنی رقابت یا سبقت هیأتی بر هیأت دیگر تلقی گردد. نزاع مزبور خود از خصایص دراماتیک برخوردار است. 

 

*****

دو نمونه از اجرای تعزیه

 

 

در دهه‌های چهل و پنجاه شمسی آثار مذهبی در ایران هنوز تأثیری از موسیقی و نوحه‌های عرب‌زبان نگرفته بود. بنابراین، نوحه‌های قدیمی در ایران، یا در موسیقی دستگاهی و یا در مقام‌های موسیقی محلی اجرا می‌شدند و از این جهت حائز اهمیت هستند. در ادامه دو اثر از نوحه‌های همان زمان آورده شده‌است.

نوحه‌ی حضرت ابوالفضل- اجرای علی‌اصغر ناطقی
یکی از ویژگی‌های آوازخوانی در تعزیه که آن را از آواز در اجرای موسیقی کلاسیک ایرانی مجزا می‌کند فقدان اجرای تحریر مابین شعرخوانی‌ها است. در این نوحه‌ی زیبا از «علی اصغر ناطقی» می‌توان به این موضوع توجه داشت. این نوحه‌ی سینه‌زنی، در آواز دشتی است و آنچه ناطقی دستمایه‌ی کار قرار داده حال و هوایی شبیه به گوشه‌ها‌ی گیلکی و دیلمان دارد که توالی بخش‌های آوازی و ضربی (که در ادبیات تعزیه از آن با عنوان “دم” یاد می‌شود)، چهارچوب فرمال این نوحه را شکل داده‌است.

نوحه‌ علی‌اکبر – با اجرای محمد احمدیان
این نوحه در آواز افشاری‌ست. به واسطه‌ی انطباق فواصل ابوعطا و افشاری در بخش آغازینِ این مقام‌ها، و همچنین عدم حضور نغمه‌ی متغیر در ملودیِ آغازینِ نوحه، در ابتدا افشاری بودن آن مشخص نیست و بیشتر به ابوعطا می‌ماند. اما با شروع آواز و تأکیدِ دقیقِ تعزیه‌خوان بر نغمه‌ی متغیر، مشخص می‌شود که ما در حال شنیدن مدِ افشاری هستیم. ملودیِ موزونی نیز که نوحه با آن آغاز می‌شود، ترجیع گونه‌ای است که در کلِ اجرا به صورت یک بخشِ تکرار شونده در میانِ آوازها حضور می‌یابد. آواز بعد از درآمد با گوشه‌ی عراق به اوج می‌رسد.

 

دسترسی به منابع اطلاعاتی معتبر و تازه‌، خانه‌ی ترومپت ایران را برآن داشت تا با مراجعه به آرشیوهای موسیقی موجود، قدم در راه کنکاش بیشتر در زمینه تاریخچه موسیقی تعزیه در ایران بگذارد. آرشیوهایی که هرکدام به‌زحمت دربردارنده اطلاعاتی چند در این زمینه بودند و جز چند نام موهوم و اندک صفحات موسیقی با مضامین گنگ و مجهول، محتوای دیگری در اختیار نداشتند. مجموعه تصاویر تاریخی جمع‌آوری شده در این آرشیوها، از جمله ارزشمند‌ترین مواردی بودند که در این مراجعات باآن‌ها روبه‌رو شدیم. عکس‌هایی با عناوین کوتاه دست‌نوشته شده‌ در باب چگونگی حضور سازهای بادی برنجی در مراسم‌های مختلف آن دوران، که با بررسی تمامی آن‌ها در یک قاب نتیجه‌ای جز پررنگ‌تر شدن این حضور در ادوار مختلف تاریخ ایران نداشته است. حضوری که شاید پوشش شکیل و منظم و برقِ سازهای فلزی به چشم حاکمان ادوار مختلف از مهم‌ترین عوامل کاربرد هرچه بیشتر آن‌ها می‌گشت.

(بررسی‌ها و جستجوها درباره‌ی موضوعِ این صفحه ادامه دارد و نتایج به دست آمده به تدریج در این صفحه منتشر می‌شوند)

 

منابع:

  • پژوهشی در موسیقی و سازهای موسیقی نظامی دوره قاجار علی بلوک‌باشی و یحیی شهیدی
  • تاریخ موسیقی نظامی ایران از حسین‌علی ملاح
  • نگاه به غرب بحثی در تاثیر موسیقی غرب بر موسیقی ایران محمدرضا درویشی
  • تاریخ موسیقی ایران از حسن مشحون
  • فصل‌نامه موسیقی ماهور شماره ۵۸-موسیقی نزد ایرانیان در ۱۸۸۵ میلادی ویکتور اَدوی‌یل ترجمه حسن‌علی ملاح
  • فصل‌نامه موسیقی ماهور شماره ۶۱-اکودو پرس و آلفرد لومر: موزیک، تئاتر و فراماسونری ترجمه محسن محمدی
  • فصل‌نامه موسیقی ماهور شماره ۷۲- سیر نفوذ موسیقی غرب به ایران در عصر قاجار ساسان فاطمی
  • موسیقی ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب تا انقلاب جمهوری اسلامی ایران امیر اشرف آریان‌پور
  • موسیقی عاشورا تورج زاهدی